25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
embassador
آکرودیته
سفرا
ambassade
ambassy
ambassadorship
بیشتر بدانید
زدن
بارور بودن
wherves
pustulated
به طور خواب آلوده
نسوان
جستوجوی دقیق
ambassadress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر، سفیر زن، همسر سفیر