سامانۀ یکپارچۀ هشدارintegrated alarm notification system, IANSواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که پایش کلیۀ سامانههای تشخیص آتش و آتشنشانی را در ورودیهای ایستگاهها، خروجیهای اضطراری، اتاقهای تجهیزات خاص، اتاقهای پایش، و نیز در سامانههای
آژیرalarmواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی الکتریکی یا مکانیکی که با ایجاد صدا یا هر نشانۀ دیگر آگاهی و هشدار دهد
هشدار پایان اعتبارalarm for quota restrictionواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که اگر مبلغ اعتبار باقیماندۀ مشترک از حد معینی کمتر شود با نشانک یا بوقی به او هشدار میدهد
شمشقةلغتنامه دهخداشمشقة. [ ش ِ ش ِ ق َ ] (ع اِ) شِقشِقة. (ناظم الاطباء). ریه مانندی که شتر به وقت مستی از دهان برآرد. (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شقشقة شو