توپخانۀ پدافند هواییair defense artilleryواژههای مصوب فرهنگستانجنگافزارها و تجهیزاتی که از زمین علیه هدفهای هوایی دشمن به کار میروند
وضعیتهای هشدار پدافند هواییair defense warning conditionsواژههای مصوب فرهنگستانسه وضعیت متفاوت احتمال حملة هوایی که شامل سه نوع هشدار زیر است: الف) هشدار زرد پدافندی: حملة هواپیماها یا موشک دشمن محتمل است؛ ب) هشدار قرمز پدافندی: حملة هواپی
سامانۀ پدافند هوایی همراهman portable air defense systemواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از سلاحهای دوشپرتاب زمینبههوای هدایتشونده که تهدیدی جدی برای هواپیماهای ارتفاعپایین، بهویژه بالگَردها، محسوب میشود اختـ . ساپۀ همراه
شهقلغتنامه دهخداشهق . [ ش َ ] (ع مص ) رسیدن چشم زخم بکسی : شهقت عین الناظر علی فلان شهقاً. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
شهقةلغتنامه دهخداشهقة. [ ش َ ق َ ] (ع مص ) نعره زدن . یقال : شهق شهقةً فمات . (منتهی الارب ). صیحه . (تاج المصادر بیهقی ). نعره . (یادداشت مؤلف ).
شهوقلغتنامه دهخداشهوق . [ ش ُ ] (ع اِ) بلندی . ارتفاع . (یادداشت مؤلف ). || بانگ خر [ در معنای شهیق ] . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به شهیق شود.