شهنازلغتنامه دهخداشهناز. [ ش َ ] (اِ مرکب ) نام نوائی از موسیقی . (از غیاث ) (ناظم الاطباء). نام آوازی . یکی از شش آواز است وآن از زیرافکند خیزد. (یادداشت مؤلف ) : سرو ساقی و ما
شهنازلغتنامه دهخداشهناز. [ ش َ ] (اِخ ) صاحب غیاث و به تبع او صاحب آنندراج نوشته اند نام خواهر جمشید است که ضحاک آنرا بنکاح آورده ، اما صحیح شهرناز است . رجوع به شهرناز شود.
شهنازفرهنگ نامها(تلفظ: šah nāz) (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از لحنهای قدیم ایرانی ؛ شاهناز .
شبنازهلغتنامه دهخداشبنازه . [ ش َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) شب پره را نامند. (فرهنگ جهانگیری ). رجوع شود به شبیازه .