شایشلغتنامه دهخداشایش . [ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از شایستن . توانایی و قدرت ومجال و امکان . (ناظم الاطباء). بمعنی امکان است که جایز بودن و دست دادن و ممکن گشتن باشد و این لغت از
کشایشلغتنامه دهخداکشایش . [ ک ُ ی ِ ] (اِمص ) گشایش . (یادداشت مؤلف ). || واشدگی . گشادگی . || رهایی . || شروع . || صفا. رونق . || افتتاح . کشاد. بازکردگی .- کشایش روزی ؛ گشایش
گشایشلغتنامه دهخداگشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) مولانا... از جمله ٔ ملایانی است که در سال 842 هَ . ق . به اورامان سفر کرد تا مردم آنجا را قرآن تعلیم دهد. این ملا چشمانی ضعیف داشت .