شلهلغتنامه دهخداشله . [ ش َ ل َ / ل ِ ] (اِ) کشتن قاتل را گویند در عوض مقتول و به عربی قصاص خوانند. (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).- شله کردن ؛ قصاص کردن . قاتل را ب
شلهلغتنامه دهخداشله . [ ش َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چاه . محصول عمده ٔ آنجا غلات ، حبوب و لبنیات می باشد. راه ماشین
کوشلهلغتنامه دهخداکوشله . [ ] (اِخ ) هشتمین از سلسله ٔ پوئن در چین به سال 729 هَ . ق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (طبقات سلاطین اسلام ص 191).