شلافهلغتنامه دهخداشلافه . [ ش َل ْ لا ف َ / ف ِ ] (ع ص ) شلافة. زن بی شرم و بیحیا. (ناظم الاطباء). زن سلیطه و بیحیا و پررو و وقیح و پرسروصدا. ممکن است بطور مطلق در حق مردان نیز ب
شافهلغتنامه دهخداشافه . [ ف َ / ف ِ ] (اِ) بمعنی شاف و شیاف باشد. (فرهنگ نظام ) (آنندراج ). رجوع به شاف شود. دوایی که به مقعد برگیرند. آنچه برگیرند به دبر. هر دوا که بخود برگیرن