25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
admix
admixes
intermix
commingles
commingle
commingling
بیشتر بدانید
outdrew
بن دم بریده
شدآمد
گذاردن
جبل فاران
نیرمانی
جستوجوی دقیق
admixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، امیختن، بهم پیوستن، مخلوط شدن، امیزش کردن، دخالت کردن