مادة رهاگرrelease agent, parting agent, abhesiveواژههای مصوب فرهنگستانمادهای نچسب که مانع ایجاد اتصال و موجب تسهیل جدا شدن دو جسم از یکدیگر میشود متـ . رهاگر
چسبناکدیکشنری فارسی به انگلیسیclammy, adhesive, agglutinative, gluey, limy, mucilaginous, sticker, sticky, tacky, viscid, viscous
کشانشtraction 2واژههای مصوب فرهنگستاننیروی وارد بر جسم درحالحرکت، که از اصطکاک چسبشی (adhesive friction) جسم و سطح حاصل میشود