تأخیر صوتیacoustic delayواژههای مصوب فرهنگستانافزایش عمدی زمان انتقال صوت از چشمه تا گیرنده که برای ایجاد اثرات دلخواه در نظر گرفته میشود
acousticدیکشنری انگلیسی به فارسیصوتی، سمعک، سخنگو، اوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به صدا، مربوط به سامعه