شزازةلغتنامه دهخداشزازة. [ ش َ زَ ] (ع مص ) شزازت . سخت خشک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به شزازت شود.
نوشزادلغتنامه دهخدانوشزاد. (اِخ ) نام پسر انوشیروان است : ورا نامور خواندی نوشزادنجستی ز ناز از برش تندباد.فردوسی .
نُشُوزاًفرهنگ واژگان قرآنعصيان و استکبار از اطاعت - ناسازگاري(کلمه نشوز در اصل به معناي بلند شدن از سر چيزي و برگشتن از آن است ، و نشوز از مجلس به اين است که آدمي از مجلس برخيزد تا ديگر
روش زاویۀ جادوییmagic-angle methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی در تجزیهوتحلیل پیکربندی فضاشیمیایی که در آن نمونۀ جهتیافته حول محوری میچرخد تا پهنشدگی خطی را که ناشی از شرایط ناهمسانگردی است کاهش دهد