accreteدیکشنری انگلیسی به فارسیتکان دادن، با هم یکی شدن، تواما رشد کردن، متحد کردن، بهم افزودن یا چسبانیدن، مصنوعی، بهم پیوسته دوقلو، یک پارچه
accretesدیکشنری انگلیسی به فارسیaccretes، با هم یکی شدن، تواما رشد کردن، متحد کردن، بهم افزودن یا چسبانیدن
accretionsدیکشنری انگلیسی به فارسیتعهدات، رشد پیوسته، اتحاد، افزایش، یک پارچگی، بهم پیوستگی، افزایش بهای اموال، افزایش میزان اری
accretesدیکشنری انگلیسی به فارسیaccretes، با هم یکی شدن، تواما رشد کردن، متحد کردن، بهم افزودن یا چسبانیدن
accretingدیکشنری انگلیسی به فارسیaccreting، با هم یکی شدن، تواما رشد کردن، متحد کردن، بهم افزودن یا چسبانیدن