شذرلغتنامه دهخداشذر. [ ش َ ] (ع اِ) پاره های زر خالص ناگداخته که از معدن حاصل شود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قطعه ٔ ذهب است که از معدن برآورده باشند. (فهرست مخزن الادوی
شذرةلغتنامه دهخداشذرة. [ ش َ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن شذره . محدث است . (منتهی الارب ). || ابوشذره ٔ زبرقان صحابی است و نامش حصین بن بدر است . (از منتهی الارب ). || شذرةالک
شذرةلغتنامه دهخداشذرة.[ ش َ رَ ] (ع اِ) یک پاره ٔ زر و آن اخص از شذر است .(منتهی الارب ). یکی شذر. ج ، شذرات ، شذور. (از اقرب الموارد). قطعه ٔ ذهب است . پاره ای از زر. (یادداشت
شذرمذرلغتنامه دهخداشذرمذر. [ ش َ ذَ رَ م َ ذَ رَ ] (ع اِ مرکب ، از اتباع ) دو اسمند که یک اسم به شمار آیند و چون خمسة عشر و مبنی بر فتحند محلاً منصوب بنابر حالیت و مذر از اتباع اس
شذراتلغتنامه دهخداشذرات . [ ش َ ذَ ] (ع اِ) ج ِ شذرة. (اقرب الموارد): شذراتی متفرق . (یادداشت مؤلف ).
شذربذرلغتنامه دهخداشذربذر. [ ش َ ذَ رَ ب َ / ب ِ ذَ رَ ] (ع اِ مرکب ، از اتباع ) متفرق . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شذرمذر شود.