اثر پرهیزشکنیabstinence violation effectواژههای مصوب فرهنگستانحالتی ناخوشایند که فرد پس از لغزش دچار آن میشود و ممکن است به بازگشت اعتیاد منجر شود
پرهیزabstinence 1واژههای مصوب فرهنگستان1. خودداری از مصرف مواد با هدف درمان اعتیاد 2. خودداری از انجام عمل جنسی
خودیابی پرهیزمدارabstinence-based recoveryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خودیابی مبتنی بر قطع کامل و همیشگی مواد متـ . بهبود پرهیزمدار
خویشتنداریabstinence 2واژههای مصوب فرهنگستانعملکرد مشاور یا درمانگر در خودداری از گفتوگو و تعامل مهارنشده (uninhibited) با فرد مُراجع
پرهیز جنسیsexual abstinenceواژههای مصوب فرهنگستانخودداری از فعالیت جنسی معمولاً به دلایل خاصی که ممکن است اخلاقی یا مذهبی یا قانونی یا مربوط به ایمنی و سلامت باشد
پارساییدیکشنری فارسی به انگلیسیabstinence, chastity, devotion, holiness, piety, piousness, righteousness, virtuousness
کف نفسدیکشنری فارسی به انگلیسیabstinence, continence, discipline, mortification, restraint, self-control, self-denial