همبَرabreast, side by sideواژههای مصوب فرهنگستانموقعیت یک کشتی نسبت به کشتی دیگر یا هر شیء و مکان قابلتشخیص، زمانی که پهلوبهپهلو و موازی آنها قرار میگیرد
همشانهپَرline abreast/ line-abreast, line-abreast formationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن هواگردها یا شناورها پهلوبهپهلو در یک خط حرکت میکنند
برابردیکشنری فارسی به انگلیسیabreast, break-even, co-ordinate, coequally, coordinate, homo-, equal, equi-, equivalent, horizontal, identical, iso-, level, match , peer, quid pro quo, quits,