aberrationsدیکشنری انگلیسی به فارسیاختلالات، انحراف، گمراهی، ضلالت، فریفتگی، غلط، کجراهی، عدم انطباق کانونی
اَبیراهی سالانهannual aberrationواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی مختصر موضع یک ستاره در تصویر در طول سال، براثر حرکت زمین به دور خورشید