تل تللغتنامه دهخداتل تل . [ ت ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
خوابگاه علفیhay hotelواژههای مصوب فرهنگستاناقامتگاهی عمومی که مهمانان آن درازای خوابیدن بر بسترهایی از علوفۀ خشک مبلغی میپردازند
پوشالهتلstraw bale hotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانهای که تماماً با عدلهای کاه ساخته شده است و بهدلیل عایقبندی مناسب دیوارهها به امکانات گرمایشی و سرمایشی نیاز ندارد
راهسراmotelواژههای مصوب فرهنگستاناقامتگاهی در جادههای ساحلی و کوهستانی و جنگلی و بیابانی که توقفگاه آن غالباًً در منظر دید مسافران باشد
آستانه تأثیر تماس کوتاهمدتthreshold limit value-short term exposure limit, TLV-STELواژههای مصوب فرهنگستانحد مجاز غلظت میانگین وزنی ـ زمانی آلاینده در مدت 15 دقیقه، حتی اگر میانگین 8 ساعته در حد قابل قبول باشد
آگهیمهمانخانهadvertised hotelواژههای مصوب فرهنگستانهر مهمانخانهای که خصوصیات و امکانات آن در دفترک یک شرکت مسافرتی بهتفصیل شرح داده شده است متـ . آگهیهتل