hailدیکشنری انگلیسی به فارسیتگرگ، درود، سلام، طوفان تگرگ، خوش باش، سلام برشما باد، سلام کردن، طوفان همراهباتگرگ، تهنیت، تگرگ باریدن، صدا زدن، اعلام ورود کردن
بدرقۀ شرhail of dead catsواژههای مصوب فرهنگستانابراز خشنودی عمومی و توأم با انتقاد در پی خروج یک سیاستمدار نامحبوب از صحنۀ سیاست
تگرگکاهیhail suppression, hail preventionواژههای مصوب فرهنگستاناز بین بردن دانههای بزرگ و زیانبار تگرگ که معمولاً با آمایش اَبر صورت میگیرد