Fieldsدیکشنری انگلیسی به فارسیزمینه های، میدان، مزرعه، رشته، زمین، عرصه، صحرا، کشتزار، دشت، پهنه، دایره، مرغزار، بمیدان یا صحرا رفتن
آیندهپژوهیFutures studies, Futures 2, futures fields, futures research, foresight 1واژههای مصوب فرهنگستانکوششی نظاممند برای بررسی همۀ حوزههای مربوط به آینده متـ . آیندهاندیشی futures thinking