12 مدخل
قابل جدا شدن، جدا شدنی، جدایی پذیر، جدا کردنی
جداسازی
جدا کردن
جدا کننده
قابل تشخیص است، قابل کشف، یافتنی
detachable
detachable, separable
detectable, detectible