سهم مستقیمdirect contributionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از احتمال وقوع واکنش بین دو ذره که در آن، در پی ایجاد تشدید، بدون ذرة میانجی، دو ذرة تازه تولید میشود
سهم تبادلیexchange contributionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از احتمال وقوع واکنش میان دو ذره که در آن با تبادل یک ذرة میانجی دو ذرة تازه تولید میشود
سهم هادرونی پراکندگی نور با نورhadronic light-by-light contributionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح مقطع پراکندگی هادرونی که از پراکندگی نور با نور حاصل میشود
بخششدیکشنری فارسی به انگلیسیbaksheesh, contribution, dole, donation, endowment, forgiveness, free pardon, gift, grant, indulgence, largess, largesse, pardon, remission
اهدادیکشنری فارسی به انگلیسیbestowal, conferment, contribution, dedication, donation, endowment, Grant, presentation
اعطادیکشنری فارسی به انگلیسیbestowal, conferment, concession, contribution, disposition, endowment, Grant
معاضدتدیکشنری فارسی به انگلیسیaid, bailout, co-operation, contribution, cooperation, ministration, ministry, partnership, teamwork