یاکرینلغتنامه دهخدایاکرین . [ ] (اِخ ) بنویاکرین از قبایل بربر غربند از تیره ٔ لواتة و فراتة. (مسالک الممالک ابن حوقل چ لیدن ص 106).
اقرنلغتنامه دهخدااقرن . [ اَ رَ ] (ع ص ) مرد پیوسته ابرو.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ابروپیوسته . پیوسته ابرو. (تاج المصادر بیهقی ) (صراح اللغة) (مهذب الاسماء) (آنندراج ). || گوسپند شاخدار. (آنندراج ).
اکرنلغتنامه دهخدااکرن . [ اَ رُ ] (اِخ ) شهری است در ایالت اوهایو کشورهای متحده ٔ امریکا. دارای 274605 تن جمعیت . گودریچ کارخانه ٔ لاستیک سازی در آنجا دایر کرد و اینک بزرگترین مرکز لاستیک سازی جهان است . (از دایرة المعارف فارسی ).
زروان اکرنلغتنامه دهخدازروان اکرن . [ زَ اَ رَ ] (پهلوی ، اِ مرکب ) وقت لایتناهی . رجوع به زروان در همین لغت نامه ، ایران باستان ج 2 ص 1523 و ایران در زمان ساسانیان ص 171 شود.