گیوک پایینلغتنامه دهخداگیوک پایین . [ گی وَ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 18هزارگزی جنوب باختری بیرجند. محلی کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنه ٔ آن 25 تن است . آب آن از قنات تأمین میشود. مح
بازتاب عُقزنیgag reflexواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرارادی نوزاد هنگامی که یک شیء سفت به بخش پسین دهان او برخورد میکند
پژواک قلابشکلhook echoواژههای مصوب فرهنگستانپژواکی به شکل چنگک بر روی صفحۀ رادار که از بازتابندگی زیاد امواج در طی کشیده شدن بارش به درون مارپیچ میانچرخند به وجود میآید
وق وقلغتنامه دهخداوق وق . [ وَ وَ ] (اِ صوت ) وغ وغ . آواز سگ . عوعو. (یادداشت مرحوم دهخدا).- وق وق کردن ؛ عوعوکردن سگ . وغ وغ کردن .
گیوکلغتنامه دهخداگیوک . [ ] (اِخ ) پسر اوکتای قاآن پسر چنگیز. پس از مرگ پدر به کوشش مادرش توراکینا به سال 644 هَ . ق . به مقام قاآنی رسید و پس از یک سال و کسری حکومت در ماه ربیعالاَّخر 647 هَ . ق . درگذشت . (تاریخ مغول ص <spa
گیوکلغتنامه دهخداگیوک . [ ] (اِخ ) پسر اوکتای قاآن پسر چنگیز. پس از مرگ پدر به کوشش مادرش توراکینا به سال 644 هَ . ق . به مقام قاآنی رسید و پس از یک سال و کسری حکومت در ماه ربیعالاَّخر 647 هَ . ق . درگذشت . (تاریخ مغول ص <spa