لغتنامه دهخدا
گوهرگداز. [ گ َ / گُو هََ گ ُ ] (نف مرکب ) گوهرگدازنده . آنکه گوهر را گدازد. || کنایه از شیشه گران است : آخر از ریگ گوهرگدازان چنان شیشه ٔ صافی کردند و از شوره ٔ خاک جهان این قالبهای لطیف ظاهر کرده اند. (معارف بهاء ولد ص <span class="hl" dir=