لغتنامه دهخدا
خانج . (اِ) گَوی باشد که طفلان بجهت جوزبازی کنند و مشتی از جوز بدست گرفته در آن میان اندازند. (برهان قاطع). گوی کوچک است که کودکان در جوزبازی جوز را درمیان آن بیندازند و از جفت و طاق آن برد و باخت کنند. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). حفره ای که در بازی گوز کنند و گوز را غلطا