گوریللغتنامه دهخداگوریل . [ گ ُ ] (فرانسوی ، اِ) قسمی از میمون که شباهت تام به انسان دارد و در جنگلهای آفریقا فراوان است و دارای دو متر قد می باشد. (ناظم الاطباء). یک گونه میمون شبیه به انسان که یک نوع بیشتر ندارد. گوریلا آنژنا یا ژینا که در نواحی باختری آفریقای نزدیک استوا وجود دارد. گوریل بز
گوریلفرهنگ فارسی عمیدمیمونِ انساننما، با قد بلند، وزن زیاد، دندانهای نیش دراز، بدنی پوشیده از موهای بلند، بدون دُم، علفخوار، و بسیار قدرتمند و ورزیده که در جنگلهای آفریقا یافت میشود.
گوریلفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) نوعی از میمون شبیه به انسان که بلندی اش تا دو متر هم می رسد، دُم ندارد و بدنش از موهای بلند و زیادی پوشیده شده است .
ورگللغتنامه دهخداورگل . [ وَ رَ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 27هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز و دارای 274 تن سکنه است . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" dir="ltr
ورللغتنامه دهخداورل . [ وَ رَ] (ع اِ) جانوری است مانند سوسمار به شکل بزرگتر ازکربسه ٔ درازدم خردسر، گوشت آن بسیار گرم و فربه کننده به قوت و سرگین آن جالی وضح و مالیدن پیه آن کلان کننده ٔ نره . (منتهی الارب ). جانوری است شبیه به سوسمار دارای سری پهن و پوست آن درشت و خشن و رنگ آن زرد مایل به س
وَرْپَلْگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی منتظر یک اشاره برای اقدام ، دختری که منتظر شوهریابی یا زید یابی است ، علاقمند ، مشتاق ، هوس ران ، شهوتی ، در گویش گنابادی این کلمه معادل این ضرب المثل فارسی است که میگوید از تو به یک اشاره ، از من به سر دویدن
ترگل ورگللغتنامه دهخداترگل ورگل . [ ت َ گ ُ وَ گ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه تر و تازه . تر و تمیز. خوش و خرم
گوریل کوهستانیGorilla beringeiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ نخستینیان و راستۀ نخستیسانان که بزرگترین نخستی خشکیزی است و بیشترین دوشکلی جنسی در آن دیده میشود؛ موها در ابتدا کاملاً سیاه است و ممکن است ظاهری پشمالو داشته باشند
گوریل کوهستانیGorilla beringeiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ نخستینیان و راستۀ نخستیسانان که بزرگترین نخستی خشکیزی است و بیشترین دوشکلی جنسی در آن دیده میشود؛ موها در ابتدا کاملاً سیاه است و ممکن است ظاهری پشمالو داشته باشند