لغتنامه دهخدا
نبار. [ ن َب ْ با ] (ع ص ) زبان آور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فصیح . (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). فصیح در کلام . (از معجم متن اللغة): رجل نبار بالکلام ؛ ای فصیح . (اقرب الموارد) (المنجد). || سخت بانگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت بانگ کننده . (ناظم الاطب