نَشْ یا نِشْگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی نِمیْ ، نداشتن ، برای منفی کردن برخی افعال در گویش گنابادی به کار میرود.
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) یکی از خانواده های شاهی ایتالیا که از 1328 تا 1708 م . بر مانتو حکمرانی داشته ، این خانواده بر دوک نشین نِوِر نیز حاکم بوده است .
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ](اِخ ) آن دُ (1616 - 1684 م .). خواهر لوئیز ماری دُ گنزاگ . وی دختر شارل اول دوک دُ مانتو و زن ادوار دُ باویر بوده است . آن دُ گنزاک به استعداد و زیبایی شهرت داشته است . لقب دیگرش پرنسس پالاتین
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) لوئیز ماری دُ (1612 - 1667 م .). ملکة لهستان ،از خانواده ٔ گنزاگ مذکور در بالا که در پاریس متولد شد. وی زن لادیسلاس هفتم و بعد زن ژان دوم و سپس زن کازیمیر پنجم بوده است .
گنزرودلغتنامه دهخداگنزرود. [ گ َ زِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز که در 35 هزارگزی جنوب باختری خداآفرین و 32500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر واقع شده است . هوای آن گرم مالاریایی و سکنه ٔ آن <span clas
گنزکلغتنامه دهخداگنزک . [ گ َ زَ ] (اِخ ) تلفظی از گنجک . رجوع به گنجک و گندزک و مزدیسنا و... تألیف معین چ 1 ص 203 شود.
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) یکی از خانواده های شاهی ایتالیا که از 1328 تا 1708 م . بر مانتو حکمرانی داشته ، این خانواده بر دوک نشین نِوِر نیز حاکم بوده است .
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ](اِخ ) آن دُ (1616 - 1684 م .). خواهر لوئیز ماری دُ گنزاگ . وی دختر شارل اول دوک دُ مانتو و زن ادوار دُ باویر بوده است . آن دُ گنزاک به استعداد و زیبایی شهرت داشته است . لقب دیگرش پرنسس پالاتین
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) لوئیز ماری دُ (1612 - 1667 م .). ملکة لهستان ،از خانواده ٔ گنزاگ مذکور در بالا که در پاریس متولد شد. وی زن لادیسلاس هفتم و بعد زن ژان دوم و سپس زن کازیمیر پنجم بوده است .
گنزالو د کردولغتنامه دهخداگنزالو د کردو. [ گ ُ زال ْوْ دُ ک ُ ] (اِخ ) ژنرال اسپانیایی ، ملقب به کاپیتن بزرگ که در قصر مونتیلا متولد شد (1453 - 1515 م .). وی در جنگ سرینیول بر فرانسویان که به وسیله ٔ دوک ِ نمور رهبری میشدند پیروز شد.
گنزرودلغتنامه دهخداگنزرود. [ گ َ زِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز که در 35 هزارگزی جنوب باختری خداآفرین و 32500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر واقع شده است . هوای آن گرم مالاریایی و سکنه ٔ آن <span clas
منگنزلغتنامه دهخدامنگنز. [ م َ گ َ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) عنصری است با علامت اختصاری «Mn». جرم اتمی آن 54/938 و عدد اتمی آن 25 است . فلزی است سفید مایل به قرمز، سخت و شکننده . سنگینی ویژه ٔ آن <
منگنزفرهنگ فارسی عمیدعنصر فلزی نقرهایرنگ و شکننده که در طبیعت بهصورت خالص وجود ندارد و در ساختن فولاد و برخی از آلیاژها به کار میرود.
منگنزفرهنگ فارسی معین(مَ گَ نِ) [ فر . ] (اِ.) فلزی است با علامت اختصاری Mn سخت ، شکننده و سفید مایل به قرمز به صورت پیرولوزیت در طبیعت فراوان است و در برابر هوا بسیار دیر اکسید می شود.