ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

خرگوش

xarguš

۱. (زیست‌شناسی) پستانداری علف‌خوار و از راستۀ جوندگان، با گوش‌های دراز، لب‌های شکاف‌دار، دست‌هایی کوچک‌تر از پاها، و دم کوتاه.
۲. (نجوم) = ارنب

ارنب، دوشان

خرگوش

لغت‌نامه دهخدا

خرگوش . [ خ َ ] (اِ مرکب ) جانوریست معروف . گویند ماده ٔ او را مانند زنان حیض آید. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). حیوانی وحشی که گوشهای دراز دارد. (ناظم الاطباء). ابوخداش . ابوخرانق . ابوعروة. ابوبنهان . ارنب . اصمع. حَوْشَب . درماء. درمة. درامة. عجوز. قُفّة. قَ

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما