مبژلغتنامه دهخدامبژ. [ م ُ ب ُ ] (اِخ ) شهری در ایالت نُر فرانسه است که بر کنار رود «سامبر» واقع است و در حدود 32172 تن سکنه و کارخانه ٔ ذوب فلزات و سرامیک سازی دارد. (از لاروس ).
مآبیلغتنامه دهخدامآبی . [ م َ ] (ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، وبائی و طاعونی . (ناظم الاطباء).- امراض مآبیه ؛ امراض طاعونی . (از فرهنگ جانسون ). امراض وبائی . (از ناظم الاطباء).
امارت مآبیلغتنامه دهخداامارت مآبی . [اِ رَ م َ ] (حامص مرکب ) عنوانی است که در مورد احترام و تفخیم از امیر گویند. (از فرهنگ فارسی معین ).