کولوتگویش بختیاریپنبه لوله کرده را درون روغن کرچک پیهسوز گذارند و براى روشنایى نوک آن را آتش زنند که هنگام سوختن دود بسیارى تولید مىکند.
کلوئیدcolloidواژههای مصوب فرهنگستانحالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذرههای حلشونده بهاندازهای است که نور را پراکنده میکنند و درعینحال آنقدر کوچکاند که تهنشین نمیشوند
کلوئید حفاظتیprotective colloidواژههای مصوب فرهنگستانموادی که برای محافظت ذرات باردارشدۀ کلوئیدی از لخته شدن در یک محلول به کار برده میشوند
کالوتلغتنامه دهخداکالوت . (اِ) سلولهای مشابه و متحدالمرکزی که مولد اپیدرم و طبقه ٔ موهای کشنده و کلاهک می باشند. (گیاه شناسی ثابتی ص 289 و 475).