ناتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحال، بیزور، درمانده، رنجور، زبون، سست، ضعیف، عاجز، علیل، کمزور، مریض، نحیف، نزار ۲. عنین ۳. فرسوده، قاصر، کاهل، کمجثه ≠ توانمند
کوچکفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنگ، محقر ۲. بچه، خرد، خردسال، طفل ۳. صغیر، کمجثه ۴. پست، حقیر ۵. اندک، قلیل ۶. کمحجم ≠ بزرگ، پهن، عریض، فراخ، وسیع