کریرجلغتنامه دهخداکریرج . [ ک ُ رَ رَ ] (ع اِ) ماهیی است خرد برنگ سبز و آن را کَرارِجه نیز گویند. (یادداشت مؤلف ). یک نوع ماهی کوچک سبزرنگ . (ناظم الاطباء).
کرارجلغتنامه دهخداکرارج . [ ک َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان اصفهان . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 شود.
پیکرگرازلغتنامه دهخداپیکرگراز. [ پ َ / پ ِ ک َ گ ُ ] (ص مرکب ) دارای نقش و تصویر گراز (علم ، درفش ) : درفشی پس پشت پیکرگرازسرش ماه سیمین و بالا دراز.فردوسی .
کارراشلغتنامه دهخداکارراش . (اِخ ) نام سه تن از نقاشان ایتالیائی متولد در «بولونی »: لوئی (1555 - 1619)، اوگوستن (1557 - 1602)، انیبال که کثیرالاولاد و دالان «
کرارجهلغتنامه دهخداکرارجه . [ ک َ رِ ج َ ] (ع اِ) ماهیی است کوچک و سبزرنگ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کُرَیرَج . (منتهی الارب ).