کرپلغتنامه دهخداکرپ . [ ک َ رَ ] (اِخ ) نام خاندانی تورانی است . بنابه روایت بُندهشن بِرات رِش قاتل زرتشت جزء پنج برادری است که از خاندان کرپ هستند. (از مزدیسنا و تأثیر آن در
کرپلغتنامه دهخداکرپ . [ ک ِ رِ ] (فرانسوی ، اِ) پارچه ٔ روشن از حریر یا از پشم لطیف .- کرپ دُشین ؛ کرپ ابریشمی که از پارچه های کرپ معمولی ضخیم تر است . (لاروس ). || مصنوعی از
کرپ ارسلانلغتنامه دهخداکرپ ارسلان .[ ک ُ اَ س َ ] (اِخ ) (از: کرپ (کرپه )، کوچک و کوتاه + ارسلان ، شیر). (از شهریاران گمنام ص 241). علاءالدین کرپه ارسلان یا کرپاارسلان پسر ارسلان آبه
کرپ ارسلانلغتنامه دهخداکرپ ارسلان .[ ک ُ اَ س َ ] (اِخ ) (از: کرپ (کرپه )، کوچک و کوتاه + ارسلان ، شیر). (از شهریاران گمنام ص 241). علاءالدین کرپه ارسلان یا کرپاارسلان پسر ارسلان آبه