پیرش کُرنشیstrain agingواژههای مصوب فرهنگستانپیرش پس از تغییر شکل مومسان ماده که در آن تغییر خواص مکانیکی صرفاً با گذشت زمان بروز میکند
کرنشلغتنامه دهخداکرنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِ) کورنش (در ترکی ). گورنیش (در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن . تعظیم . (فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن . تعظیم کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.
قرانیسلغتنامه دهخداقرانیس . [ ق َ ] (ع اِ) اوائل توجبه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اوایل سیل با غثاء. (از اقرب الموارد). اوایل توجبه با آنچه آورد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
قرانیصلغتنامه دهخداقرانیص . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قُرنوص . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قرنوص شود.
کُرنش چرخشیrotational strainواژههای مصوب فرهنگستانکُرنشی که در آن سمتگیری محورهای کُرنش تغییر میکند
بزرگی زمینلرزهearthquake magnitudeواژههای مصوب فرهنگستانمیزان قدرت زمینلرزه یا انرژی کُرنشی آزادشده با آن، بر پایۀ مشاهدات لرزهنگاشتی