طیف رامانRaman spectrumواژههای مصوب فرهنگستاننمایش یا نمودار شدت پراکندگی رامان نور تکفام بهصورت تابعی از بسامد نور پراکندهشده
طیفشناسی رامانRaman spectroscopyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ انرژی تابشی پراکندهشدۀ ناکشسان هنگامیکه نمونه درمعرض باریکهای پرشدت از نور تکفام، معمولاً تابش لیزر، قرار میگیرد
ریمنیلغتنامه دهخداریمنی . [ م َ ] (حامص ) صفت و حالت ریمن . بدی . بدخویی .تبهکاری . حیله گری . (از یادداشت مؤلف ) : او را ز ریمنی گهر پاک بازداشت ممکن نباشد از گهر پاک ریمنی . منوچهری .رجوع به ریمن شود.
ریمنیفرهنگ فارسی عمیدمکاری؛ حیلهگری: ◻︎ ای بر طریق باطل پویان تو روز و شب / داده عنان خویش به شیطان ز ریمنی (سنائی۲: ۳۳۶).
ژرمنفرهنگ فارسی عمیدنژاد مردم آلمان.ژرمنی۱. مربوط به ژرمن.۲. شاخۀ زبانی از خانوادۀ زبانی هندواروپایی.
آنگلوساکسنلغتنامه دهخداآنگلوساکسن . [ گ ْ / گ ِ ل ُ سا س ُ ] (اِخ ) نام عام ملل ژرمنی که در مائه ٔ ششم م . بر بریطانیه تسلط یافتند. آنگل ها. ژوت ها. ساکسن ها.
آنگلوساکسونفرهنگ فارسی عمید۱. نام عمومی قبایل ژرمنی شامل آنگلها، ژوتها و ساکسونها که در قرن ششم میلادی بریتانیا را تصرف کردند.۲. مردم انگلیسیزبان ساکن در آمریکا، انگلستان، و سایر مناطق.