بصریلغتنامه دهخدابصری . [ ب َ ] (اِخ ) (436 هَ . ق . / 1044م .) محمدبن علی طیب ، ابوالحسن بصری . یکی از ائمه ٔ معتزله بود. در بصره متولد شد ودر بغداد سکونت گزید و هم در آنجا درگ
بصریلغتنامه دهخدابصری . [ ب َ ] (اِخ ) جانشین شلمغانی . ابن العزاقر مؤسس مذهب عزا قریه بود. در خاندان نوبختی آمده است : بعد از قتل شلمغانی یک نفر بنام بصری جانشینی او را ادعا ک
بسریلغتنامه دهخدابسری . [ ب ُ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ عم زاده احمدبن عبدالرحمن محدث بود. (از منتهی الارب ).
بسریلغتنامه دهخدابسری . [ ب ُ ] (اِخ ) ابوعبید محمدبن حسان بن بسری حسانی زاهد، او را گفتاریست در طریقت و کراماتی . وی از سعیدبن منصور خراسانی و دیگران ... حدیث کرد. و گروهی از و
عمار بصریلغتنامه دهخداعمار بصری . [ ع َم ْ ما رِ ب َ ] (اِخ ) نسطوری . از فضلای نصرانیان عراق در قرن پنجم هجری . او راست : 1- البرهان فی الدین علی سیاق التدبیر الالهی . 2- المسائل و
عمار بصریلغتنامه دهخداعمار بصری . [ ع َم ْ ما رِ ب َ ] (اِخ ) ابن زربی بصری ، مکنی به ابومعتمر. محدث بود و از معتمربن سلیمان روایت میکرد. رجوع به ابومعتمر (عماربن ...) شود.
عمار بصریلغتنامه دهخداعمار بصری . [ ع َم ْ ما رِ ب َ ] (اِخ ) ابن عماره ٔ زعفرانی بصری ، مکنی به ابوهاشم و مشهور به صاحب الزعفرانی . محدث بود. رجوع به ابوهاشم (عماربن ...) شود.