ژان سان پورلغتنامه دهخداژان سان پور. [ سام ْ پُرْ ] (اِخ ) دوک دُبورگنی مولدبسال 1371 در دیژن پسر فیلیپ لوهاردی و نوه ٔ ژان لوبون مقتول در 1419 م .
آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
عین انیلغتنامه دهخداعین انی . [ع َ ن ِ اُ نا ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ). وظاهراً همان «عین انا» است . رجوع به عین انا شود.
عان عانلغتنامه دهخداعان عان . (اِ صوت ) حکایت صوت خر. عرعر. نهیق : بترنم هجای من خوانی سرد و ناخوش بود ترنم خرچو به عان عان رسی فرومانی ای مه عان عان خر نه عم عم خر [ کذا ]سوزنی .
ژانلغتنامه دهخداژان . (اِخ ) مورخ فرانسوی در قرن دوازدهم میلادی . او را آثار بسیاری به زبان لاتین است .
ژانلغتنامه دهخداژان . (اِخ ) باتیست ژزف فابیان سه باستیان . آرشیدوک اطریش متولد در 1782 و متوفی در 1859 م .
دره ژانلغتنامه دهخدادره ژان . [ دَرْ رَ ](اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 30هزارگزی شمال خاوری دورود و کنار راه مالرو هزارجریب به زاغه ، با 106 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو اس
تاژانلغتنامه دهخداتاژان . (اِخ ) دهی است از دهستان پشت آربابا بخش بانه ٔ شهرستان سقز. واقع در 16هزارگزی باختر بانه ، کنار رودخانه ٔ شیوه . کوهستانی ، سردسیر، و 200 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ، محصول آن غلات ، لبنیات و محصو
راژانلغتنامه دهخداراژان . (اِخ ) دهی است از دهستان دشت بخش سلوانا شهرستان ارومیه که در 5 هزارگزی جنوب سلوانا و هزار و پانصدگزی باختر ارابه رو زیوه واقع است . محلی است دامنه ،سردسیر سالم ، دارای 425 تن سکنه . آب آن از دره ٔ ربط
رنگه ریژانلغتنامه دهخدارنگه ریژان . [ رَ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 30هزارگزی جنوب سقز و 5هزارگزی جنوب قشلاق پل . کوهستانی و سردسیر و دارای 400 تن سکنه ٔ سنی
ژانلغتنامه دهخداژان . (اِخ ) مورخ فرانسوی در قرن دوازدهم میلادی . او را آثار بسیاری به زبان لاتین است .