لخصاءلغتنامه دهخدالخصاء. [ ل َ ] (ع ص ) تأنیث الخص . زن ِ گوشت گرفته بام چشم . || زن آماسیده اطراف چشم . (منتهی الارب ).- عین ٌ لخصاء ؛ چشمی که کوره ٔ وی گوشتین بود و ستبر. (مهذب الاسماء).
لاخسلغتنامه دهخدالاخس . [ خ ِ ] (اِخ ) نام کتابی از افلاطون . (عیون الانباء). لاخس یا شجاعت نام یکی از قولهای افلاطون است . (ابن الندیم ). قفطی در تاریخ الحکماء (ص 17 و 18) گوید: و قد ذکر ثاؤن ما صنفه افلاطون من الکتب و رتبه