لغتنامه دهخدا
پسانتن . [ پ َ ت َ ] (مص ) بلغت زند و پازند بمعنی افشاندن باشد و به این معنی به اضافه ٔ ها نیز بنظر آمده است که پسهانتن باشد و پسانمی و پسهانمی بمعنی افشانم و پسانید و پسهانید یعنی بیفشانید.(برهان قاطع). ظاهراً این صورت تصحیف فشاندن است .