پرلافلغتنامه دهخداپرلاف . [ پ ُ ] (ص مرکب ) لاف زن . که لاف بسیار زند. صَلِف . لافی . (منتهی الارب ). مُتَصَلِّف .
پرلاشزلغتنامه دهخداپرلاشز.[ پ ِ ش ِ ] (اِخ ) قبرستانی عظیم به پاریس که بسال 1804 م . / 1218 هَ . ق . افتتاح شد و به قسمت شرقی پاریس در مِنیل مُنتان واقع است و محل آن سابقاً ملک پر
پرلافلغتنامه دهخداپرلاف . [ پ ُ ] (ص مرکب ) لاف زن . که لاف بسیار زند. صَلِف . لافی . (منتهی الارب ). مُتَصَلِّف .
پرلاشزلغتنامه دهخداپرلاشز.[ پ ِ ش ِ ] (اِخ ) قبرستانی عظیم به پاریس که بسال 1804 م . / 1218 هَ . ق . افتتاح شد و به قسمت شرقی پاریس در مِنیل مُنتان واقع است و محل آن سابقاً ملک پر