واگن هادیlead unit/ leading unitواژههای مصوب فرهنگستاننخستین واگن در قطارهای سبک که تولیدکنندۀ نیروی کشش است
کمربندهای وان آلنVan Allen beltsواژههای مصوب فرهنگستاندو کمربند تابشی، دورتادور زمین، حاوی ذرات باردار به دامافتاده
نیروی واندِروالسvan der Waals forceواژههای مصوب فرهنگستاننیروی ربایشی بین دو اتم یا دو مولکول که در نتیجۀ برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبی به وجود میآید
کمربند تابش وانآلِنVan Allen radiation beltواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کمربندهای تابشی یونی قوی در فضای پیرامون زمین که از ذرات باردار انرژی بهدامافتاده در میدان زمینمغناطیسی تشکیل شده است
ونگلغتنامه دهخداونگ . [ وَ ] (ص ) درویش . مفلس . تهی دست . (یادداشت مرحوم دهخدا) : ما از شمار آدمیانیم سنگ دل از معصیت توانگر و از طاعتیم ونگ . سوزنی .کار تو بر سریش و همه کار تو سریش همواره زین نهاد که هستی گداو ونگ . <p
ونگلغتنامه دهخداونگ . [ وَ / وِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت و آواز سگ بچه ، یا مطلق است : ونگش درآمد. (یادداشت مرحوم دهخدا). صدا و آواز و بانگ . داد و فریاد.- ونگ زدن ؛ آوا برآوردن .- ونگ کردن ؛ ونگ زدن . ر
ونگفرهنگ فارسی عمید۱. تهی؛ خالی.۲. تهیدست؛ درویش و مفلس: ◻︎ ما از شمار آدمیانیم تنگدست / کز معصیت توانگر و از طاعتیم ونگ (سوزنی: مجمعالفرس: ونگ).
داندنونگلغتنامه دهخداداندنونگ . [ دِ نُن ] (اِخ ) نام قصبه ای در 32هزارگزی جنوب شرقی شهر ملبورن به استرالیا. (قاموس الاعلام ترکی ).
پیش آونگلغتنامه دهخداپیش آونگ . [ وَ ] (اِ مرکب ) پیش آهنگ . رجوع به پیش آهنگ و رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ص 329 شود.
چین لونگلغتنامه دهخداچین لونگ . (اِخ ) نام اصلیش هونگ لی (1711 - 1799 م .) چهارمین امپراطور (1736 - 1796 م .) چین از سلسله ٔ چینگ . در دوره ٔ سلطنت وی چین به منت
زاونگلغتنامه دهخدازاونگ . [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سر ولایت شهرستان نیشابور. واقع در 36هزارگزی جنوب چکنه بالا. منطقه ٔ آن کوهستان ، معتدل و سکنه ٔ آن 92 تن و آب آن از قنات و دارای محصول غلات است . (از فرهنگ ج
زلنگ و زولونگلغتنامه دهخدازلنگ و زولونگ .[ زَ ل َ گ ُ ] (اِ صوت ) صدای زنگ . (فرهنگ رازی ص 79).اسم صوت است و نواختن آهنگ موسیقی و شروع بزن و بکوب یا صدای زنگ چارپایان و درای اشتران را می رساند. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.