واکنش برگشتreverse reaction, backward reactionواژههای مصوب فرهنگستانواکنش راست به چپ در واکنش دوطرفه
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
پتانسیل تعادلیequilibrium potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل یک الکترود غوطهور در برقکاف، هنگامیکه سرعت واکنش رفت با سرعت واکنش برگشت دقیقاً برابر باشد متـ . پتانسیل برگشتپذیر reversible potential
اصل موازنۀ تفصیلیprinciple of detailed balancingواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که براساس آن در یک واکنش تعادلی با تعداد اختیاری اجزای سازنده و مسیرهای واکنش، تعداد اتمهایی که در واحدهای مولکولی مربوط به خود در هر مسیر مشخص در واکنش رفتوبرگشت شرکت دارند، برابر است؛ ازاینرو، مسیر واکنش برگشت نیز باید از هر نظر عکس مسیر رفت باشد
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
کنش و واکنشلغتنامه دهخداکنش و واکنش . [ ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) عمل و عکس العمل . (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.
واکنشلغتنامه دهخداواکنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص مرکب ) عکس العمل . انفعال . (لغات فرهنگستان ). مقابل کنش .
زمان واکنشreaction timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان لازم برای درک خطر و نشان دادن عکسالعمل از سوی راننده
سازوکار واکنشreaction mechanismواژههای مصوب فرهنگستانمراحلی متوالی که در طی آنها یک واکنش شیمیایی رخ میدهد