وازنیچلغتنامه دهخداوازنیچ . (اِ) ریسمانی را گویند که در ایام جشن و عیدها از جائی آویزند و بر آن نشسته در هوا آیندو روند. (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً مصحف واذپیچ و باذپیچ است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به وازنیج ، بادپیچ ، ارجوحه ، وازپیچ ، کاز، چنچولی شود.
وازنلغتنامه دهخداوازن . [ زِ ] (ع ص ) سنجیده . || سنگین . ثقیل . (از اقرب الموارد). || تام . درهم وازن ؛ ای تام . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). درهم وازن ، درهم باسنگ . (منتهی الارب ).