پردیس حیاتوحش،پارک حیاتوحشwildlife parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که منطقهای است محصور و در آن حیوانات وحشی، بیرون از قفس، در محیطی شبیه به زیستگاه طبیعی خود، در آزادی نسبی زندگی میکنند
مدیرهلغتنامه دهخدامدیره . [ م ُ رَ / رِ ] (ع ص ) تأنیث مدیر: مدیره ٔ مدرسه ، مدیره ٔ دبستان ، هیأت مدیره . رجوع به مدیر شود.- هیأت مدیره ؛ گروهی که وظیفه ٔ تعیین خط مشی و تصویب برنامه و نظارت بر جریان امور مؤسسه یا باشگاه یا سا
بارتلمیلغتنامه دهخدابارتلمی . [ ت ِ ل ِ ] (اِخ ) مارکی فرانسوا دُ. یکی از مدیران جمهوری اول فرانسه است و پسر آبه بارتلمی میباشد. او در سال 1750 م . در اوبنْی تولد یافته و در سال 1830 در پاریس درگذشت . وی متصدی برخی از سفارتها از
ماهیاتلغتنامه دهخداماهیات . [ هی یا ] (ع اِ) ج ِ ماهیت . (اقرب الموارد) : مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی که او عام است و ماهیات خاص اندر همه اشیا. ناصرخسرو.زانکه ماهیات و سر سر آن پیش چشم کاملان باشد عیان . <p class="a
مبهیاتلغتنامه دهخدامبهیات . [ م ُ ب َهَْ هی یا ] (ع ص ، اِ) ادویه که باه انگیزد. (آنندراج ). داروهای مقوی باه که بر قوت جماع افزایند. (ناظم الاطباء). ج ِ، مبهیة. و رجوع به مُبَهّی و ماده ٔ بعد شود.