هَلُمَّفرهنگ واژگان قرآنبيا ("هَلُمَّ" اسم فعلي است که معناي" بيا " ميدهد ، و چون اسم فعل است تثنيه و جمع ندارد )
درخش هلیمhelium flashواژههای مصوب فرهنگستانسوختن سریع و انفجارگونۀ هلیم در هستۀ واگِن (degenerated) ستارههای کمجِرم
هلیمسوزیhelium burningواژههای مصوب فرهنگستانفرایند گداخت هستههای هلیم و تبدیل آنها به کربن در هستۀ ستاره
هلمةلغتنامه دهخداهلمة. [ هَِ ل ْ ل َ م َ ] (ع ص ) مؤنث هِلَّم .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هِلَّم شود.
الملغتنامه دهخداالم . [ اَ ل ُم ْ م َ ] (ع اِ فعل ) لغتی است در هَلُم َّ. (اقرب الموارد ذیل لمم )؛ یعنی بیا. رجوع به هلم شود.