هماهنگسازی مفاهیمconcept harmonizationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتی برای کاهش یا حذف تفاوتهای جزئی در دو یا چند مفهوم کاملاً نزدیک
هماهنگسازیlinking, coordinationواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم عملکرد سامانة چراغهای راهنمایی تقاطعهای مجزا از یکدیگر در منطقهای بزرگ به کمک سامانة یکپارچة پایش منطقهای
هماهنگسازی اصطلاحاتterm harmonizationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتی برای بازنمایی یک مفهوم در زبانهای مختلف ازطریق اصطلاحاتی با صورتها یا مشخصههای کموبیش مشابه
هماهنگسازی دسترسیaccess coordinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ساماندهی و برقرارسازی و نگهداری مسیر دسترسی محلی برای مشتریان مخابرات
هماهنگسازی محلیlocal interlinkingواژههای مصوب فرهنگستانهماهنگ کردن و واپایش چراغهای راهنمایی نزدیکبههمی که با رشتهسیم به هم وصل شدهاند و واپایش آنها معمولاً با یکی از دستگاههای فرماندهی چراغ صورت میگیرد
هماهنگسازیlinking, coordinationواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم عملکرد سامانة چراغهای راهنمایی تقاطعهای مجزا از یکدیگر در منطقهای بزرگ به کمک سامانة یکپارچة پایش منطقهای
هماهنگسازیlinking, coordinationواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم عملکرد سامانة چراغهای راهنمایی تقاطعهای مجزا از یکدیگر در منطقهای بزرگ به کمک سامانة یکپارچة پایش منطقهای