نگاره 3pictureواژههای مصوب فرهنگستاننقشی از یک جسم که با ترسیم یا نقاشی یا عکاسی بر یک رویۀ معمولاً مسطح حاصل شود
پنگارهلغتنامه دهخداپنگاره . [ پ ِ رَ / رِ ] (اِ) در فرهن-گ آنندراج بمعنی طشت و کاسه و طَبَق آمده ، و این ظاهراً تحریف پنگان است .
پینارهلغتنامه دهخداپیناره . [ رَ ] (اِخ ) پینارا. نام قصبه ای باستانی است در خطه ٔ قدیمه ٔ لیکیا (لیکیه ) از آناطولی یعنی در جانب جنوب شرقی منتشا و امروز به صورت قریه ای است با نام مناره . گرداگرد آن ویرانه ها و پاره ای از آثار عتیقه ٔ زیبا دیده میشود. (قاموس الاعلام ترکی ).
چنارهلغتنامه دهخداچناره . [ چ ِ رَ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: نام یکی از جویهای سرابی تویسرکان و محلی از اراضی مرغوب سرابی است که درکنار رود «کزندر» واقع شده است . از این محل چون هزار قدم سربالا روند در بالای تپه به مزار امامزاده ای رسند که به امامزاده اسماعیل معروف و از فرزندان بلافصل
چنارهلغتنامه دهخداچناره . [ چ ِ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج که در 69 هزارگزی شمال باختری دیواندره و 3 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ دیواندره به سقز واقع اس
چنارهلغتنامه دهخداچناره . [ چ ِ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج که در 18 هزارگزی جنوب شهرستان سنندج و دوهزارگزی باختر راه شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه واقع است . کوهستانی و سردسیر است و <span c
نگارهدیکشنری فارسی به انگلیسیchart, depiction, design, diagram, gram _, graph, illustration, paradigm, picture, view
پنگارهلغتنامه دهخداپنگاره . [ پ ِ رَ / رِ ] (اِ) در فرهن-گ آنندراج بمعنی طشت و کاسه و طَبَق آمده ، و این ظاهراً تحریف پنگان است .
انگارهلغتنامه دهخداانگاره . [ اَ / اِ رَ / رِ ] (اِ) هر چیز ناتمام . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نقش ناتمام خواه سایه دار باشد و خواه بی سایه چنانکه تصویر. (آنندراج ). نقش ناتمام و نقشه و دول تصویر و هر چیز ناتمام .