لغتنامه دهخدا
نفاطة. [ ن َف ْ فا طَ ] (ع اِ) منبت نفت . جای برآمدن نفت . (از اقرب الموارد). || معدن نفت . || نوعی از چراغ که بدان چراغ دیگر افروزند. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ابزاری از مس که بدان نفت و آتش پرتاب کنند. (از اقرب الموارد). آلت افکندن نفط به صف دشمن . (السامی ).