نسخهبرداری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه برداری کردن، ازرو کشیدن، نقل کردن، تکرار کردن تولید مثل کردن
نسخه پیچیلغتنامه دهخدانسخه پیچی . [ ن ُ خ َ / خ ِ ] (حامص مرکب ) عمل نسخه پیچیدن . رجوع به نسخه پیچیدن شود.
نسخۀ کارcutting copy, workprintواژههای مصوب فرهنگستاننسخۀ مثبت یا منفی دوربین که تدوینگر برای تدوین و تهیۀ نسخۀ منفی نهایی و نسخۀ پخش از آن استفاده میکند
نسخۀ منفی پخشrelease negativeواژههای مصوب فرهنگستاننسخۀ دوم منفی که از نسخۀ واسط مثبت یا نسخۀ اصل مثبت به دست میآید و از روی آن نسخههای متعدد برای پخش تهیه شود